محل تبلیغات شما

این روزها با میم و نون دور هم هستیم. چالش های جدید بین ما جاری شده و من هر بار بیشتر از قبل حساس شده ام. هر نگاهِ چپی را ظن میکنم و بونه میگیرم.

دست خودم نیست. چالش ها جدیدند و من کاف را اینطور برانداز نکرده بودم. رفتارش دلگیرم میکند میان جمع جدیدشان. غریبم انگار. غریبه ای که دیگر میل به آشنایی ندارد. غربتم از درون بیشتر فریاد میزند. هی نون اعتراف میکند من چه مهربان دختری هستم که خدا هم نمی داند. در دلم میگویم اگر خدای تو که هیچ، خدای من هم اعتقادی به من مهربان بودنم ندارد. 

ثانیه ها دارند با سرعت 800 اسب بخار می تازند و من

فقط نظاره گر این گردش بی پایانم

و روزهایم تکرار مکررات

کاش زندگی نسخه دوباره داشت، آدم گهگاهی دکمه را میزد به عقب، و اشتباهات و اشکالات را اصلاح میکرد. کاش زندگی هر فرد، یک وقت هایی Update Patch داشت. مثل App های گوشی هایمان. گهگداری خدایش، نسخه می فرستاد برایمان.

پ ن:: دعایم کنید برای یکشنبه ای که نمیدانم رنگش را.

2822:: من خوبم، تو گریه نکن جانانم :)

2820:: خدایا، الآپدیت پلیز

۲۸۱۹:: حکایت افسردگان

هم ,مهربان ,میکند ,زندگی ,خدای ,ندارد ,و من ,ای که ,پایانمو روزهایم ,روزهایم تکرار ,بی پایانمو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها